عاغا چشمتون روز بد نبینه
مامانم داشت از فواید ریاضی میگفت بحثمون کشید به اینکه چرا خواهرم ریاضیش خوبه من چلم
همینجوری داشت تعریف میکرد :من میخواستم آجیتو بخوابونم براش جدول ضرب میخوندم
بعد نمیدونم چی شد بحثمون فوق تخصصی شد رفتیم توی روانشناسی بالینی و کودکان
مامانم داشت تعریف میکرد روانپزشکه توی تیلیویزیون میگفته که برای بچه هاتون جمع و تفریق و منها بگید
همینجوری داشت میگفت که رسید به جزر حالا ول نمیکنه میگه جزر و مد و کسوف و خسوف
من:O.o
آجی:O.o
روانپزشک کودکان:-_-
مامانم:^_^
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
تبلیغات
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت
کدهای اختصاصی