اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم اول نی شیم!
اعتراف می کنم تو بچگیام هر وقت مهمون میومد خونمون جلو همه به بابا میگفتم پول می خام اونم حتما میداد یه همچین بچه اقتصاد دانی بودم من
اعتراف می کنم تا وقتی که منتظرم اس ام اس هام تایید شه جونم به لب میرسه...عشق میکنم اس ام اس هامو تو برنامه میبینم و شما کاربران و بازدید کنندگان لذت میبرین می خونید
باید اعتراف کنم جو چیزه بدیه اوایل که اینترنت اومده بود می خواستم اسپایدر من دو رو با دایل اپ نگاه کنم بسوزه پدر جو
عاقا اعتراف می کنم امتحان انگلیسی ترم اول رو فقط بخاطر یک سوال بسیار سخت که11نمره داشت افتادم! لا مصب همه رو نوشتم سوال اخرنوشته بود:what is your name?!!!هیچی دیگه نتونستم جواب بدم
اعتراف می کنم:من کلا خوابم فقط شبا چن دیقه میام فیسبوکمو چک می کنم و اس ام اس و هم بروز می کنم دوباره میکفم تا روز بعد که خدا میداند چ وقتی برخیزم یه همچین ادم اسکولی هستم من
اعتراف می کنم بچه که بودم ارزو داشتم تو قطب شمال زندگی کنم اخه هر روز برف میومد مدرسه تعطیل میشد
اعتراف می کنم ولین باری که رفتم بانک اقاهه گفت بنویس125000منم کپ کردم پیش خودم حساب کردم دیدم80000تومن بیشتر پول همراهم نیست زنگ زدم به مامانم که و رو خدا بهم پول برسون دیگه داشتم اشکم در میامد که اقاهه به دادم رسید گفتم مبلغ به ریال بود
اعتراف می کنم بچه که بودم وقتی مسواک مزدم و اب توی دهنم قرقره می کردم فکر می کردم این صدا میکروب هاست که دارن غرق می شن و جیغ میزنن
اعتراف می کنم وقتی بچه بودم کارتون چوبین رو که میدیدم از برونکا می ترسیدم می رفتم تو حیاط مادرم میگفت چرا اینجایی؟ می گفتم منتظر بابا هستم از سرکار بیاد یکی به من نگفت خب بابا شبکه رو عوض می کردی!
تعداد صفحات : 106